سخنرانی استاد رائفی پور در رابطه با شجره ملعونه
سخنرانی استاد رائفی پور در رابطه با شجره ملعونه
ابن زیاد رو گفتم بهتون، حالا ببینید. ابن عبد البرّ از هشام بن محمد بن صاعب کُلبی یا کَلبی از پدرش از ابوصالح از ابن عباس روایت کرده است که:
عمر در زمان خلافت خود زیاد را که نوجوانی بود (زیاد، زیاد بن ابیه) نوجوانی بود، برای اصلاح فسادی که در یمن رخ داده بود فرستاد.
این رفت کارش رو خیلی خوب انجام داد مأموریتش رو، وقتی برگشت بهش گفتن: «باریک الله، خوب انجام دادی حیف که بابات معلوم نیست کیه».
یه متلکی هم بهش انداختن. ابوسفیان گفت: «پدر او از قریش است و من میشناسم آن کس را که او را در رحم مادرش گذارده،
اگر ترس از علیبنابیطالب(ع) و خلیفه دوم نبود میگفتم کیه».
بعد این ناقل حدیث میگه که: «از او که شنیدم، برگشتم گفتم کیه؟ گفت: کار خودم بوده».
ابوسفیان، همینجوری گفت. فلذا باز میبینی آل زیاد دقیقا میان تو شجره ملعونه.
کما اینکه متأسفانه در کمال بیشرمی، بیشرمی، معاویه یک جلسهای گذاشت مستلحق کرد ابن زیاد رو به کی؟
به پدر خودش. رفت 2، 3 تا شاهد آورد، رفت روی منبر، اومدن شهادت دادن که ما شاهد زنای ابوسفیان با سمیه بودیم.
زیاد برادر معاویه است، برادر پدریشه. بعد از اون یه مدت به زیاد بن ابیه میگفتن زیاد بن ابی سفیان. در برخی از کتابهای تاریخی اینجوری اومد.
یعنی باز هم میبینی این زیارت عاشورا بیخود نمیگه آل زیاد، بی نظیره بابا این متن. سالها باید روش کار کرد،
رو تک تک کلماتش رو کد داره حرف... چرا اونها رو؟ شمر بود سرُ برید. چرا با او با جد و نسلش کاری نداره،
میگه خود شمر بود. اما این رو میگه آل زیاد، آل مروان، آل ابی سفیان. ببینید، بی حیایی...
شیخ محمد عبدو استاد معروف مصری در شرح نهجالبلاغه خودش میگه:
قصه زیاد بن ابیه قصه شگفت آوری است که انسان را به تأمل وا میدارد، زیرا معاویه او را به ابیسفیان نسبت داد تا برادرش باشد،
او مدعی بود که ابوسفیان با مادرش سمیه که زوجه مرد دیگری بود به صورت نامشروع همبستر شد و زیاد از این آمیزش متولد گشت. میگفت:
ای داد، که تو خلافت اسلامی یه نفر اومده رو بالای منبر پیامبر(ص) این حرفها رو زده. یارو استاد مصری داره این حرف رو میزنه.
یکی از فرزندان عبدالعزیز بن مروان که اسم او سعد بود در حالی که همانند زنان با صدای بلند گریه میکرد وارد بر امام محمد باقر (علیه السلام) شد،
امام فرمود: چه چیز شما را به گریه واداشت؟ سعد گفت: چگونه گریه نکنم در حالی که من از همان درخت ملعون در قرآن میباشم.
گفت من از نسل همونهام، چرا اشک نریزم؟ مثل زنها ضجه میزد، میترسید. امام محمد باقر(ع) ببین چی میگه؟
امام محمد باقر(ع) فرمود: تو از ایشان نیستی، تو از ما اهل بیت(ع) هستی. آیا نشنیدی سخن خداوند را که فرمود:
پس هر کس از من تبعیت کند از من خواهد بود. میگه تو از مایی، عیبی نداره... تو نسل رو نگاه نکن. اینجا نژاد و اینجور چیزها مهم نیست.
تو سلمان باش، ایرانی باش، مجوس باش، بیا این طرف میگیم: «سَلْمانُ مِنّا أَهْلَ الْبَیْتِ» اهل بیت(ع) میدونی یعنی چی؟
خیلی مقام بالایی است. ببین قرآن چی میگه در وصفشون؟
سخنرانی استاد رائفی پور در رابطه با شجره ملعونه